. داستان کوتاه
داستان کوتاه، روایت نسبتا کوتاهی است که در آن گروه محدودی از شخصیتها در یک صحنه منفرد مشارکت دارند و با وحدت عمل و نشان دادن برشی از زندگی واقعی یا ذهنی در مجموع تاثیر واحدی را القا میکنند. از نظر کمی، داستان کوتاه روایتی است کوتاهتر از رمان با کمتر از ۱۰ هزار کلمه که حوادث و اشخاص آن محدودند و برخلاف رمان که ممکن است تاثیرات متعددی بر خواننده بگذارد، تاثیر واحدی را القا میکند؛ بنابراین داستان کوتاه افشرده و خلاصه رمان نیست، بلکه ماهیت و ساختمان آن متفاوت است.
در داستان کوتاه از واقعه صحبت میشود؛ بدین معنی که اغلب داستانهای کوتاه دارای یک واقعه بزرگ مرکزی است که حوادث و وقایع دیگر برای تکمیل و مستدل جلوه دادن آن آورده میشو
در داستان کوتاه یک نفر در مرکز ماجرا است که قهرمان داستان یا شخصیت اصلی است و معمولا یک نفر یا دو نفر به عنوان شخصیتهای فرعی در کنار او برای پیشبرد حادثه داستان قرار میگیرند.
داستان کوتاه شکل هنری تازهای است که پیشینه آن به سال ۱۳۰۰ شمسی برمیگردد؛ یعنی زمانی که محمدعلی جمااده نخستین مجموعه داستان خود یکی بود یکی نبود را به چاپ سپرد. صادق هدایت یکی دیگر از داستاننویسان کوتاه است که داستاننویسی با او به راه درست و اصیل خود میافتد.
2__داستان بلند
داستان بلند به داستانی گفته میشود که خصوصیات رمان و داستان کوتاه را هر دو در خود داشته باشد. در این نوع داستانها شخصیتهای فرعی وجود دارند که خواننده را همیشه به سوی شخصیتهای اصلی هدایت میکنند. نویسنده در داستانهای بلند ابتدا باید شخصیتهای اصلی داستان را انتخاب نماید و بر اساس معنایی که باید از آنها القا شود، شخصیتهای فرعی را نیز وارد داستان کند و در شعاع حرکت این اشخاص قرار دهد.
حداقل حجم داستانهای بلند کمتر از نصف حجم رمانها است، (رمانها معمولا کمتر از یکصد صفحه نیستند). داستانهای بلند پایبند یک ماجرا هستند و این کشدار بودن ماجرا ممکن است از حوصله خواننده خارج باشد.
با توجه به اینکه ایجاز در داستانهای بلند کمرنگ است و خود داستان هم در تمرکز یک ماجرا است، نوشتن آن نسبت به رمان کار راحتتری است.
صادق هدایت، لئون تولستوی و ارنست همینگوی از معروفترین نویسندگان داستانهای بلند هستند.
3__رمان
@ح رمان از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده و در ادبیات داستانی ایران، قالب ادبی مدرنی به شمار میرو
رمان در اصطلاح، روایتی است نسبتا طولانی که شخصیتها و حضورشان را در سازمانبندی مرتبی از وقایع و صحنهها تصویر میکند. در واقع برای طول هر رمان اندازهای مشخص نشده است. نویسنده در رمان به شرح و نقلی از حوادث زندگی میپردازد که در برگیرنده عواملی چون کشمکش، شخصیت، عمل داستانی، صحنه، پیرنگ و درونمایه است.
رمان با دن کیشوت اثر سروانتس نویسنده و شاعر اسپانیایی در خلال سال های ۱۶۰۵ تا ۱۶۱۵ تولد یافته است.
رمان فارسی نسبت به این نوع ادبیات داستانی در غرب، پدیدهای نوظهور است.
اگرچه رمان فارسی بیشتر سرگذشت خود را در گرایشهای عوامپسند ریسمان تاریخی که به تقلید از ترجمههای غربی نوشته میشد، طی کرده است اما ظهور حقیقی رمان در زبان فارسی تحت تاثیر دو جریان رخ داد؛ اول کاربرد زبان ساده در نثر توسط علیاکبر دهخدا و دوم با محمدعلی جمااده که با استفاده از زبان مردمی و محاورهای، رمان را به ابزاری فعال، زنده و کارآمد در عرصه داستاننویسی معاصر ایران بدل کرد.
بنابراین رمان ایرانی قدمتی حدود صد ساله دارد و اولین رمانهای ایران در آخرین سالهای قرن گذشته و اولین سالهای قرن حاضر نوشته
شدهاند.
از بهترین رمانهای ادبیات فارسی میتوان اثر مدیر مدرسه جلال آل احمد و سووشون سیمین دانشور را نام برد.
تد.
نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟ مدرس شهروز براری صیقلانی _ مکان سالن همایش سردارجنگل رشت_ زمان 16دیماه 97
نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟
مثل هر کار دیگری دراوایل باید بفهمیم که اصلاً نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟ مراحل نویسنده شدن سخت است یا آسان؟ برای نویسنده شدن چه میزان عرق جبین و کد یمین لازم است؟
نویسنده کسی است که مینویسد، همین. چه نامه بنویسید و چه طرح تجاری، چه مقاله بنویسید و چه رمان در هر صورت نویسندهاید.
تصور میکنیم تاکنون جستهگریخته دست به قلم بردهاید، اما هنوز حرفهای نشدهاید. حالا در هفتۀ اول آغاز نویسندگی حرفهای چه باید بکنید؟
اصلاً بیایید با تعریف نویسندگی حرفهای آغاز کنیم:
یک تعریف نویسندگی حرفهای میگوید:
نویسندۀ حرفهای فردی است که جز نوشتن کار دیگری انجام نمیدهد.
تعریف دیگر میگوید:
نویسندۀ حرفهای کسی است که شغل او نویسندگی است و از راه دیگری امرار معاش نمیکند.
از نظر ما نویسندۀ حرفهای کسی است که هر روز مینویسد. همین.
در هفتۀ اول ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که آیا نویسندگی آب و نان میشود یا نه؟ (+)
بر خلاف تصور عامه و کلیشههای جاافتاده که نویسندگی را تحمل فقر و بدبختی و بیچارگی میدانند، مدرسه نویسندگی نظر متفاوتی دارد؛ با توجه به روندهای موجود در دنیای فعلی کسبوکار و رسانههای دیجیتال، نویسندگی جایگاه کاملاً متفاوتی یافته است.
قبل از راهاندازی اینترنت هیچ بعید نبود که نویسندۀ بینوا از فقر و تنگدستی به سرنوشت صادق هدایت دچار شود و خفه شدن در اتاق گاز تنها گزینۀ پیش رویش باشد.
اما چرا به یکباره فضای نویسندگی در سالهای اخیر متحول شد؟
نویسندگی و نوشتن کتابهای الکترونیکی در سالهای اخیر رونق عجیب و غریبی پیدا کرده.
یک لحظه از خودتان سؤال کنید، شما از چه طریقی به این صفحه رسیدید؟ به احتمال زیاد، جستجو در گوگل.
نویسندگی در این سالها به موضوع جذاب و مهمی به نام استراتژی محتوا گره خورده.
تعریفهای مختلفی برای استراتژی محتوا وجود دارد. ولی در هر صورت تعریف سادۀ استراتژی محتوا از نظر ما تولید هوشمندانۀ محتوا برای دیده شدن و ارتباط گرفتن با مخاطبان» است.
بسیارخب؛ توی دنیای شلوغ اشباع شده از تبلیغات و میلیونها تبلیغ و بنر که از هر طرف روی سر ما ریخته، راه رقابت و متمایز شدن چیست؟
یک کلام: تولید محتوا.
چرا با شنیدن اسم تولید محتوا ذهن ما به سمت نوشتن میرود؟ به این دلیل که نوشتن مهارتی مثل دو» در ورزش است، نوشتن، مهارت مادر است.
فارغ از زمینهای که در آن فعال هستید؛ برای توسعۀ برند شخصی و تجاریتان نیاز دارید که بنویسید.
نوشتن و نویسندگی، یعنی رابطه
به همین سادگی، ما مینویسیم تا ارتباط برقرار کنیم. بدون اغراق مهمترین یا بخشی از مهمترین دستاوردهای زندگی ما در اثر روابطی بوده که برقرار کردهایم.
پس اگر به دنبال رشد و توسعۀ فردی هستیم چارهای نداریم تا روابط خودمان را گسترش بدهیم و شبکۀ وسیعی از دوستان مؤثر ایجاد کنیم.
نوشتن و تولید محتوا این فرصت را به ما میدهد تا با قدرت و تأثیرگذاری فراوان در ذهن و قلب دیگران نفوذ کنیم و روابط بلندمدتی بسازیم.
برگردیم به ابتدای بحث؛ پس تا حدی فهمیدیم که با توجه به روندهای موجود و توسعۀ اینترنت، نویسندگی هم نان میشود و هم آب.
تصور کنید میخواهید در رشتۀ خودتان به کارشناس اول ایران تبدیل شوید. چارهای ندارید جز اینکه خوب بنویسید و رسانهای داشته باشید که افراد مرتبط با حوزۀ تخصصی شما نوشتههایتان را دنبال کنند و شما را به عنوان مرجعیت حوزۀ تخصصیتان قبول داشته باشند.
یا اگر کسبوکاری داشته باشید، برای اینکه در صفحۀ اول گوگل دیده شوید فقط و فقط باید محتوای اصیل و دست اول تولید کنید.
هیچ جادوی دیگری به کمک شما نمیآید، دوران تکنیکهای بازاری سیاه گذشته، الگوریتمهای گوگل روزبهروز هوشمندتر میشوند و روی محتوا حساسیت بیشتری نشان میدهند. قلم شما عامل اصلی تمایز شماست.
تا به حال چیزی دربارۀ روند اطلاعات فوری شنیدهاید؟
روندهای موجود نشاندهندۀ این است که ما برای دستیابی به اطلاعات مورد نظرمان بیش از پیش به جای پرسیدن سؤال از هر کس دیگری به موتورهای جستجو مراجعه میکنیم.
بنابراین قدرت و بازار در دست کسانی است که در صفحات اول گوگل حضور داشته باشند.
مثلاً شما با جستجوی یکی از کلیدواژههای مرتبط با نویسندگی به این صفحه رسیدید؟ درست است؟ این قدرت محتوای متنی و نویسندگی آنلاین است که باعث شده ما و شما با هم رابطه برقرار کنیم.
شاید بگویید درست، ولی آیا نویسندگی در فضای ایران هم بازار پر رونقی دارد؟
دربارۀ تأثیر شگفتانگیز نوشتن روی برند شخصی و کسبوکارها که هیچ شکی نیست، فقط کافی است نگاهی به استارتآپها و کارشناسهای موفق بیندزاید.
اما حتی اگر بخواهید کارمند جایی شوید وقتی نویسنده و تولیدکنندۀ محتوا باشید در کمتر از یک روز میتوانید در یک شرکت مشغول به کار شوید یا به عنوان فریلنسر کلی سفارش آزاد بگیرید.
کاری ندارد که، همین الان بروید در سایت جابینجا» ثبتنام کنید. ببینید در هر روز چندین و چند آگهی استخدام استراتژیست محتوا و نویسندۀ آنلاین منتشر میشود.
تمرین هفتۀ اول:
کلمۀ مورد علاقۀ شما چیست؟ محبوبترین واژهای را که دوست دارید قاب کنید و بزنید روی دیوار اتاقتان. این واژه ممکن است اسم عزیزترین فرد زندگی شما باشد. این کلمه را در گوگل سرچ کنید، سعی کنید تمام لینکهای صفحۀ اول را باز کنید و نگاهی به آنها بیندازید.
گزارشی ۵۰۰ کلمهای از جستجوی این واژه و مطالعۀ نتایجی که به آنها برخوردید بنویسید. چقدر با تصور شما متفاوت بود؟ آیا به ایدۀ جالبی برخورد کردید؟ آیا فکر نمیکنید فضای محتوای فارسی در گوگل فقیر است و جای زیادی برای رشد و دیده شدن دارید؟
با این تمرین علاوه بر دقت بیشتر روی فرایندهای گوگل، هوش کلامی خودتان را افزایش میدهید.
هفته دوم
نویسندگی داستانی یا غیر داستانی؟
با خواندن مطالب هفتۀ اول ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که من میخواهم رمان بنویسم. اینها که شما گفتید دربارۀ نویسندگی در دنیای اینترنت است. پس آماده باشید که یک بار برای همیشه تکلیف انواع مختلف نویسندگی را روشن کنیم.
فرقی نمیکند بخواهید مقاله بنویسید، شعر و ترانه بگویید، در نگارش فیلمنامهای مشارکت کنید یا گزارشی برای رومه تهیه کنید، در هر صورت ما به عنوان نویسنده باید داستانگویی را بلد باشیم.
اصلاً داستان چیست؟
به قول گوستاو فلوبر نویسندۀ فرانسوی، داستان همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوستتان تعریف میکنید. اگر دوستتان به حرف شما گوش میدهد یعنی مهارت داستانگویی دارید، اگر نه که باید تمرین کنید. چون همۀ ما آدمها ذاتاٌ قصهگو هستیم.
انواع نویسندگی
نویسندگی داستانی (تخیلی) و نویسندگی غیرداستانی (غیر تخیلی) دو نوع نویسندگی هستند. بازار نشر هم کتابها را به همین صورت تقسیمبندی میکند.
شاید عبارت نویسندگی خلاق را شنیده باشید و کنجکاو باشید بدانید نویسندگی خلاق چیست؟ نویسندگی خلاق در اصل همان نویسندگی داستانی و تخیلی است.
آیا لازم است که حتماً فعالیت در یکی از این دو گروه را انتخاب کنیم؟
به طور حتم خیر، انتخاب نویسندگی داستانی یا غیرداستانی بسته به سلیقه و توانمندهای شماست، بسیاری از کتابهای غیرداستانی خیلی خوب توسط داستاننویسها خلق شدهاند.
بین نمونههای ایرانی میتوان به تعداد زیادی از کتابهای غیرداستانی جلال آلاحمد اشاره کرد. هر چند آلاحمد داستاننویس موفقتری است. کتاب نفحات نفت هم یکی از کتابهای غیرداستانی موفق سالهای اخیر است که توسط رضا امیرخانی که به عنوان رماننویس، مشهور است نوشته شده.
بین نمونههای خارجی هم مثالهای موفق بسیاری وجود دارد. معمولاً نویسندههای درجه یک جهان، در کنار آثار داستانی حداقل یکی دو تا کتاب غیرداستانی هم دارند که البته بخش اعظم این کتابها دربارۀ آموزش نویسندگی و داستانگویی است.
به طور نمونه میشود به میلان درا و جولیا کامرون اشاره کرد که ما او را به کتابهای غیرداستانیاش از جمله کتاب معروف راه هنرمند میشناسیم. در صورتی که او داستانهای بسیاری را نیز به رشته تحریر در آورده است.
حالا تصور میکنیم شما میخواهید نویسندۀ غیرداستانی بشوید و کتابهایی در حوزۀ مدیریت و کسبوکار بنویسید.
نباید فراموش کنیم که نویسندۀ غیرداستانی بودن به این معنا نیست که داستانگویی بلد نباشیم. معمولاً نویسندههای موفق غیرداستانی اشاره میکنند که چند رمان چاپ نشده توی کشوی میزشان دارند.
یکی از نمونههای موفق نویسندههای غیرداستانی مالکول گلدول است که بعضی کتابهای او از جمله نقطۀ عطف و آدمهای استثنایی با نامها و ترجمههای مختلف در ایران چاپ شدهاند. تمام جذابیت کتابهای غیرداستانی گلدول فقط به خاطر مهارت او در داستانگویی است. او نتیجۀ پژوهشها و آزمایشهای علمی را جوری روایت میکند که انگار در حال شنیدن داستانی تخیلی هستیم.
خب چطوری میتوانیم به لحن خوبی در داستانگویی برسیم. آن توصیۀ کلیشهای که همچنان پابرجاست: باید تا جایی که میتوانیم داستان بخوانیم. اما تمرین این هفتۀ ما ربطی به داستان خواندن ندارد.
درباره این سایت